جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳: کی بود کی که شب محنت من روز شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی بود کی که شب محنت من روز شود صبح اقبال من آن روی دل افروز شود بی تو از سینه چو خواهم که برآرم نفسی نارسیده به دلم آه جگرسوز شود کی شود دوخته چاک دلم از تیغ غمت گر به هر مو مژه ات ناوک دلدوز شود گر مطیعش شود این گنبد فیروزه چه سود هر که بر دولت وصل تو نه فیروز شود چون رهم باز ز غمهای جهان گر نه غمت مایه شادی این جان غم اندوز شود چون الف راستی قد تو بیند چه عجب کز پی خدمت تو دال صفت کوز شود حرفی از سر خطت گر بنویسد جامی پیش او پیر خرد طفل نوآموز شود جامی هروی