جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸: حیفم آید ز خدنگ تو که بر خاک افتد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حیفم آید ز خدنگ تو که بر خاک افتد چشم دارد که بر این سینه صد چاک افتد دوز چاک دلم از تیرگه صیاد مباد که تو را زآتش آن شعله به فتراک افتد تیرت آمد به هدف من ز هدف مدور هننز غصه به حصه عاشق که نه چالاک افتد مثل تو زیر فلک چون طلبم چون دانم کین صدف را نه چو تو یک گهر پاک افتد همچو می می خوریم خون و نمی داری باک کس مبادا که حریف چو تو بی باک افتد بر سر سبزه و گل گشت چمن کن که مباد سایه سرو قدت بر خس و خاشاک افتد جامی از زهر جداییت فتاده به هلاک وای جان وی اگر کار به تریاک افتد جامی هروی