جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱: آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند کشته آنم که چون مه خیمه بر خاکم زند شویم از خون جگر گر صد رقم هر دم قلم جز خیال خط او بر لوح ادراکم زند گرچه باغی ام خزان دیده، شوم رشک بهار ابر لطفش گر نمی بر خار و خاشاکم زند جز هوس نبود حجاب راه گو از برق عشق لمعه ای کآتش درین جان هوسناکم زند زان بهار لطف خواهم بود لبخندان چو گل گرچه صد چاک از جفا در دامن پاکم زند گر اجل بیند که چون می میرم از یک زخم زود بوسه ها بر خنجر بدخوی بی باکم زند گفتم از جامی چه جرم آمد کزو پیچی عنان گفت دست آرزو تا کی به فتراکم زند جامی هروی