جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۶۲: داد از تو که هیچت روش داد نمانده ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
داد از تو که هیچت روش داد نمانده ست فریاد که پیشت سر فریاد نمانده ست در زمره عشقت دل آسوده نبینم در کشور ظالم ده آباد نمانده ست تا قاعده عشق تو شد بنده گرفتن در دایره دهر یک آزاد نمانده ست در بادیه عشق تو آن کعبه روم من کش لنگ شده راحله و زاد نمانده ست دل را غم عشق تو بود مایه شادی در عهد تو کس را دل ناشاد نمانده ست گفتی کنم از نامه گهی یاد تو دردا کز بخت من آن وعده تو را یاد نمانده ست از دولت شاگردی عشق تو زجامی مانده ست غزلها که ز استاد نمانده ست جامی هروی