جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱: سر چو ز جیب برزنی جلوه بامداد را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر چو ز جیب برزنی جلوه بامداد را صبح دمد به روی تو حرز «و ان یکاد» را زاده خاک این درم بر در دیگرم مران داغ مفارقت منه بنده خانه زاد را تا به سواد دیده کس جا نکند بغیر تو گریه به سیل خون دهد مردم این سواد را نامه رسد چو از منت روی رقیب سنگدل کن به سواد آن سیه تجربه المداد را دادم ندادیم چو دین بردی و داد خواستم وه که فروگذاشتی شیوه دین و داد را راه سفر گرفتی و آگه ازان نکردیم آه که درنیافتم دولت خیر باد را هست مراد هر کسی چیز دگر درین جهان نیست مراد غیر تو جامی نامراد را جامی هروی