جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۴۸۶: بیمار تو شدم به عیادت نیامدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیمار تو شدم به عیادت نیامدی سوی مرید خود به ارادت نیامدی رنجوریم فزود چو در پرسشم قدم رنجه نکردی و به عیادت نیامدی گویند در ثواب عیادت عبادت است قصد ثواب را به عیادت نیامدی از بخت نامساعد من ای همای قدس برمن فکنده ظل سعادت نیامدی هرگز به حسن ماه نسنجید خویش را کز وی چو آفتاب زیادت نیامدی عاشق کشی به تیغ جفا عادت تو بود با ما چه شد که بر سر عادت نیامدی جامی به شهد و شیر چو هر بوالهوس نمیر گر تیغ عشق اهل شهادت نیامدی جامی هروی