جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۴۵۹: به هر که هست چو شیر و شکر درآمیزی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به هر که هست چو شیر و شکر درآمیزی مرا ببینی و از من ز دور بگریزی هزار حیله کنم تا رسم به صحبت تو هنوز پیش تو من نانشسته برخیزی بکش مرا و مکن قصد دیگران تاکی به قصد کشتن من خون دیگران ریزی ز طره ات دلی آویخته به هر سو موی نبود طره مشکین بدین دلاویزی بود ز سنگ جفات استخوان من شده آرد پس از وفات اگر خاک قالبم بیزی ز فرق تا به قدم فتنه ای و گاه قیام هزار فتنه به تاراج ما برانگیزی بلای دنیی و دینند نیکوان جامی نه طور عقل بود کز بلا نپرهیزی جامی هروی