جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۴۱۰: ساقیا خیز که چون داس زر آمد مه نو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقیا خیز که چون داس زر آمد مه نو عید ازان مزرع پرهیز و ورع کرد درو روزه داران همه در آرزوی ماه نوند ای خوش آن کس که به مهر کهن توست گرو عمرها در پی وصل تو به سر پوییدیم عمر بگذشت و به جایی نرسید این تک و دو خاطر عاشق صادق ز غرضها پاک است در حق او سخن اهل غرض را مشنو آمدی بعد شبی کز پس سالی بروم به خدا بر تو که دیر آمده ای زود مرو پرتوی گر فتد از ماه رخت در شب تار همه آفاق شود روشن ازان یک پرتو مرد رسوا شود از عشق بتان می گویند جامی و عشق بتان هرچه شود گو می شو جامی هروی