جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۴۰۶: زنی بر دل ز مژگان زخم و داری ابروان پنهان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زنی بر دل ز مژگان زخم و داری ابروان پنهان زهی شوخی که تیر اندازی و سازی کمان پنهان تو مست خواب و من نظاره گر دزدیده در رویت چو آن دزدی که گل چیند به باغ از باغبان پنهان میان مردمان رسوا شدم از اشک خویش آری نماند راز عاشق با دو چشم خون فشان پنهان تنم از گریه غرق آب و دل پر شعله آتش که دیده ست آب را زینگونه آتش در میان پنهان به عشقت پیش دشمن داستان گشتم چه خوش بودی اگر ماندی میان دوستان این داستان پنهان چو گویم غنچه باغ لطافت آن دهان خواهم نباشد این معما بر ضمیر نکته دان پنهان نه خاک جامی است این بلکه در زیر زمین کرده سگ کویت برای طعمه مشتی استخوان پنهان جامی هروی