جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۹: بیا ای همچو گل رنگین تو را دامن به خون من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا ای همچو گل رنگین تو را دامن به خون من یکی چون لاله با داغ توبیرون و درون من ستون خانه آهم سوخت بگذر ای لب شیرین تماشا کردن فرهاد را بر بیستون من نمی خواهم ز باده سرخرویی تا شد از لعلت حساب سیل اشک سرخ جام لاله گون من فراهم کی شود کارم ز عقل و صبر و دین زینسان که سنگ انداخت در هنگامه ایشان جنون من شدی طالع ز اوج حسن و از خود بی خودم کردی بدین دولت نشد جز حسن طالع رهنمون من چنان بگداختم بی تو که گر از سرکشم خرقه توان راز درون را یک به یک خواند از برون من چه حاصل گر فسون دوستی شد شعر من جامی چو هرگز در پریرویان نمی گیرد فسون من جامی هروی