جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۵: زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زآب چشم کوهکن کان لاله گون آمد برون لاله ها از سنگلاخ بیستون آمد برون چون گذشت از دل خدنگت ریختم از دیده خون مرهم افتاد از جراحت دور خون آمد برون از برون آمد درون صد جرعه عشرت ولی بی لبت شد اشک حسرت وز درون آمد برون بیش ازین زلف مسلسل را منه بر طرف روی کز خردمندان همه صیت جنون آمد برون صد فسونگر را زبان ز افسون جادویی ببست هر فسونت کز دولعل پرفسون آمد برون پارسا در صومعه از لعل تو رمزی شنید سوی میخانه نمی داند که چون آمد برون چون به میدان غمت جامی نهاد اول قدم از جلادت زد نفس لیکن زبون آمد برون جامی هروی