جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۷۹: عقل می گفت که چند است صفات تو و چون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عقل می گفت که چند است صفات تو و چون عشق زد بانگ که « سبحانک عما یصفون » شیوه عشق بود کشف حقایق کردن عقل از عهده این کار نیاید بیرون قول کن امر تو را تعمیه و روپوش است ور نه پیرایه صنع تو نه کاف است نه نون خود به هر شکل که خواهی بدر آیی وانگه به جهان درفکنی دبدبه «کن فیکون » همه از عشق تو مستند چه نزدیک چه دور همه در راه تو پستند چه عالی و چه دون جگرم خون شد و جمعیت دل دست نداد جای آنست که از دیده فروریزم خون غنچه سان راز دل خویش نهان دارم لیک اشک چون لاله نشان می دهد از داغ درون کی شود بادیه دوری و مهجوری طی تا که مجنون نشود لیلی و لیلی مجنون جامی از عشق سخن گوی که در مشرب ما هرچه جز قصه عشق است فسانه ست و فسون جامی هروی