جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۵۲: به بزم عشق بتان را چو نام می گویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به بزم عشق بتان را چو نام می گویم تویی مراد چو ماه تمام می گویم ز بس که ذکر تو سربسته می کنم ز بتان به فهم کس نرسد کز کدام می گویم چو در نماز همی ایستم خیال تورا گهی ز راست گه از چپ سلام می گویم زبان ز کوثر و تسنیم بسته ام لیکن حکایت لب لعلت مدام می گویم بغیر سیب تو هر میوه ام به لب که رسید گر از بهشت رسیده ست خام می گویم ثنای قدرشناسان کنج میکده است چو وصف عارف عالی مقام می گویم حدیث جامی و شیرین شدن بر او می تلخ کرامتیست که از پیر جام می گویم جامی هروی