جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۳۲۳: شدم به باغ که کنج فراغتی جویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شدم به باغ که کنج فراغتی جویم غمت ز پرده دل خیمه زد به پهلویم شدم چو آینه صافی ز شست و شوی سرشک بدین بهانه چه باشد که بنگری سویم اگر چه روی به رویم نمی نهی باری فتد ز روی تو یک بار عکس بر رویم سرشک من نه ز خون سرخ شد که بی رویت خیال لاله و گل را ز دیده می شویم ز هول فرقت تو موی من سفید شود اگر نه دود دل آید ز بیخ هر مویم پس از وفات چو باران رحمت ار برسی به خاک من ز زمین همچو سبزه بررویم مگو که از قد و زلفم سخن مگو جامی که هر چه هست کج و راست از تو می گویم جامی هروی