جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۹۰: چون جمال خود هم اندر خود تماشا کرد عشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون جمال خود هم اندر خود تماشا کرد عشق رفت و نام عاشق و معشوق پیدا کرد عشق بود عاشق باطن و معشوق ظاهر شد به عکس سرباطن را چو در ظاهر هویدا کرد عشق خود به خود می دید خود را بهر تکمیل ظهور بر من و تو جلوه در مرآت اشیا کرد عشق چون ز اشیا هریکی مرآت اسم دیگر است زان مرائی بر دل ما کشف اسما کرد عشق چون از اسما حسب الامکان حظ خود برداشتم روی سیر ما ز اسما در مسما کرد عشق خواست تا بیند به چشم ما جمال خویش را لاجرم جا در سواد دیده ما کرد عشق تا نبیند در همه کون و مکان جز نور او چشم جامی را به نور خویش بینا کرد عشق جامی هروی