جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۸۶: آن تهیدست چه خوش گفت می لعل به کف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن تهیدست چه خوش گفت می لعل به کف که خوش آن کس که به می حاصل خود کرد تلف صرف کن در ره می هرچه به دست راست تو را که نوای طرب از دست تهی دارد دف صف کشیدند به میخانه همه خم شکنان صفدری کو که به همت بدراند این صف زخم پیکان تو را بر دگری نپسندم هرکجا تیر زنی سینه من باد هدف شرف آدمی از عشق بود هرکه نشد عاشق او را نبود بر دگران هیچ شرف جامی از شعر مکن بس که دهد آخر کار زاده طبع تو خاصیت فرزند خلف تربیت گرچه در اول ز صدف یافت گهر جز طفیل گهر اخر که برد نام صدف جامی هروی