جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۶۶: آن که بر خیل بتان ساخت خدا پادشهش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن که بر خیل بتان ساخت خدا پادشهش سرمه اهل نظر باد غبار سپهش شرمسارم که چو آمد به سرم قاصد او برنیامد ز تنم جان که فشانم به رهش حسن قاصد چو به مقصودی شه خاص بود کی سزد چشم گدایان که شود جلوه گهش چون رسد جلوه کنان کوکبه حسن ایاز بجز از دیده محمود نشاید نگهش دیده اهل غرض باد چو کافور سفید تا نبینند به آن خال معنبر سیهش گر دلم را بشکافد چو گل آن غنچه دهان یابد از شوق خود آغشته به خون ته به تهش نیست جز قول زبان هیچ گنه جامی را آه اگر درنگذارند کریمان گنهش جامی هروی