جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۵۸: لله الحمد آن جان و جهان آمد باز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لله الحمد آن جان و جهان آمد باز شادمانی به دل آرام به جان آمد باز گرچه از صحبت ما جنگ کنان کرد کنار شیوه صلح گرفته به یان آمد باز جان شیرین به تن مرده چه سان بازآید سوی عشاق جگرخسته چنان آمد باز سوی ما کز غم او مرغ خزانی بودیم همچو گل جلوه کنان خنده زنان آمد باز بست بر اهل غرض راه سخن شکر خدا کآشکار از برما رفت و نهان آمد باز بس مسافر که ازان کوی ره کعبه گرفت کعبه را دید و به آن کوی روان آمد باز گفت در هند حسن گفته جامی چو شنید کز عدم خسرو شیرین سخنان آمد باز جامی هروی