جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸: گر ز هجران چشم من زینگونه خون پالا شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر ز هجران چشم من زینگونه خون پالا شود جای آن دارد که گرد من ز خون دریا شود موعد وصل است فردا کاش چرخ تیزگرد طی کند امروز را تا زودتر فردا شود گرچه طوبی در علو از سدره سربالا کشد نیست حد او که با قد تو هم بالا شود شمع رخ بنما که تا طاووس زرین بال خور در تماشای تو چون پروانه ناپروا شود خوش درآ در جلوه خوبی که تاوان برتو نیست گر جهان پر فتنه یا آفاق پر غوغا شود برق را مانی که چون پیدا شود ناگه ز دور چشم کس ناگشته بر وی گرم ناپیدا شود طوطی قدس است جامی از لب گوهرفشان جای ده در شکرستانش که شکرخا شود جامی هروی