جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۳۶: باز گل اسباب معشوقی به بستان ساز کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز گل اسباب معشوقی به بستان ساز کرد بلبل بیدل نوای عاشقی آغاز کرد خوش برآمد فال برگ بزم عشرت ساختن چون صبا بهر تفؤل دفتر گل باز کرد در چمن هر غنچه رازی داشت در دل سر به مهر لطف باد صبح ما را واقف آن راز کرد پای کوبان گشت گلشن کن که بهر مقدمت سبزه هر جای از حریر سبز پای انداز کرد از شکوفه بس که شد شاخ درخت آراسته اهل دل را در هوایش مرغ جان پرواز کرد سبزه برزد از زمین سرگل نمود از شاخ روی بس که بلبل رفتگان باغ را آواز کرد کرد فرش شاهدان دراعه را در پای گل زاهد خود بین که عیب رند شاهد باز کرد روح حافظ را صبا ز انفاس جامی تحفه برد از خراسان چون گذر بر خطه شیراز کرد آن سخندان لطف لفظ و دقت معنی چو دید آفرین بر جودت طبع سخن پرداز کرد جامی هروی