جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۳۰: ز شوقت سوختم هرکس به کویت خانه ای سازد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز شوقت سوختم هرکس به کویت خانه ای سازد چه خوش باشد که از خاکستر من طرحش اندازد اگر در کلبه ام همسایه رو آرد پی آتش چنان سوزد ز آه من که با آتش نپردازد تنم ویرانه درد است و مرغ دل در او چغدی که هر دم جست و جوی گنج وصلت از سر آغازد همی نازم به عشق تو که شوخی چون تو کم دیدم که قدر حسن خود داند به قدر حسن خود نازد به هر مجلس که بر یاد رخت از دل بر آرام دم همه پروانه ها را پر بسوزد شمع بگدازد نبینم بر بساط خوبیت همتا خوش آن عاشق که شطرنج محبت با رخ خوب تو می بازد چو فیض بحر طبع شاه بخشد گوهر معنی سزد گر خامه جامی به آن گوهر سرافرازد جامی هروی