جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۲۲۴: گر چه از دل دیده رخت خود به موج خون برد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه از دل دیده رخت خود به موج خون برد با خیال طاق ابرویت به پل بیرون برد هرکه چون روح القدس در وی دمد لعلت دمی از سبکروحی چو عیسی رخت بر گردون برد لعل جانبخشت نوشت از خط فسون دلبری هیچ کس دل بلکه جان مشکل ازین افسون برد وقت صوفی خوش که سازد رهن پیر می فروش خرقه صد پاره چون گل باده گلگون برد نیست همدردی که داند محنت محرومیم کیست کین قصه سوی فرهاد یا مجنون برد دمبدم بارم ز کار عشقت افزاید بلی هرکه رنج افزون کشد در کار مزد افزون برد کشتگان غم ز لعل جانفزایت جان برد جامی بیدل نمی دانم کزو جان چون برد جامی هروی