جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸۳: دل نه خرم، سبزه و گل در نظر خرم چه سود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل نه خرم، سبزه و گل در نظر خرم چه سود دردرون جان جراحت بر برون مرهم چه سود صورت آدم تن و معنیش جان روشن است معنی آدم نداری صورت آدم چه سود دل پراکنده ست چشم از این و آن بستن که چه خانه را صد رخنه در دیوار، در محکم چه سود پیش چشم تیزبین عالم ندارد نقض غیر نیستی چون تیزبین نظاره عالم چه سود تشنه را در بادیه چون کوزه ز آب آمد تهی کوزه ها پر آب گرد چشمه زمزم چه سود روز هجرم سوخت کم ده وعده شبهای وصل سبزه چون شد خشک بر وی تری شبنم چه سود نام حاتم می نهد بر خواجه مرد مدح سنج خواجه چون ممسک بود همنامی حاتم چه سود جز در انگشت سلیمان نیست خاتم را اثر چون نه انگشت سلیمانی بود خاتم چه سود شاهد نظم تو جامی چون نیامد دلفریب از خط خوش بر عذارش جعد خم در خم چه سود جامی هروی