جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹: ای سنبل مشکین زده سر از گل رویت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سنبل مشکین زده سر از گل رویت ندهم به همه ساده رخان یک سر مویت از مشک کشم درد سر این بس که دهد باد بویی به مشامم ز خط غالیه بویت هرگز ز تماشای تو خرسند نگشتم بنشین که زمانی نگرم سیر به رویت خوش آنکه نشینم به تو تنها ز رقیبان تو حال بدم بینی من روی نکویت خونین کفنان بس که به دل داغ تو خیزند در حشر شود لاله ستانی سر کویت گر زانکه بجویی دل ما را نه غریب است هر چند که آزار غریبان شده خویت شد هر شکن زلف تو قلاب محبت چون خاطر جامی نکند میل به سویت جامی هروی