جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۲: آنچه در چشمم ز یار و طلعت زیبای اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنچه در چشمم ز یار و طلعت زیبای اوست جای آن دارد اگر جان و دلم شیدای اوست دارد از نور رخش شمع شبستان پرتوی ورنه پروانه چرا زینگونه ناپروای اوست او به کس ننموده روی و شهر ازو پر گفت و گوی او درون پرده و آفاق پر غوغای اوست خیمه زد سلطان حسن او به صحرای ظهور گنبد نیلوفری یک خیمه از صحرای اوست در حریم این چمن هرجا نشان راستی دیده ام بالای او یا سایه بالای اوست هرکجا آن عارض و لب ایمنی در ایمنیست فتنه و شوری که هست از نرگس شهلای اوست هست بر هر جزو جامی صد رقم از داغ عشق شرح این داغ است هر حرفی که بر اجزای اوست جامی هروی