استاد رودکی
مثنوی ها
ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پاره ۱ شبی دیرند و ظلمت را مهیا چو نابینا درو دو چشم بینا پاره ۲ درنگ آر ای سپهر چرخ وارا کیاخن ترت باید کرد کارا پاره ۳ چراغان در شب چک آن چنان شد که گیتی رشک هفتم آسمان شد پاره ۴ چو یاوندان به مجلس می گرفتند ز مجلس مست چون گشتند رفتند پاره ۵ نیارم بر کسی این راز بگشود مرا از خال هندوی تو بفنود پاره ۶ اگرچه در وفا بی شبهی و دیس نمی دانی تو قدر من ازندیس پاره ۷ بود زودا، که آیی نیک خاموش چو مرغابی زنی در آب پاغوش پاره ۸ الهی، از خودم بستان و گم کن به نور پاک بر من اشتلم کن پاره ۹ سر سرو قدش شد باژگونه دو تا شد پشت او همچون درونه پاره ۱۰ تو ازفرغول باید دور باشی شوی دنبال کار و جان خراشی پاره ۱۱ به راه اندر همی شد شاهراهی رسید او تا به نزد پادشاهی پاره ۱۲ بهشت آیین سرایی را بپرداخت زهر گونه درو تمثال ها ساخت ز عود و چندن او را آستانه درش سیمین و زرین پالکانه استاد رودکی