جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۸۱: دولتم نیست که باشم به سخن دمسازت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دولتم نیست که باشم به سخن دمسازت گو سخن با دگران تا شنوم آوازت شاهباز حرم قدسی و در ملک وجود نیست جز بهر شکار دل و جان پروازت رفتی و رشته پیوند مرا با تو قوی روزی آرم به همین رشته سوی خود بازت همچو گل گر چه به صد پاره شود پرده دل حاش لله که شوم پرده گشای از رازت تا شدی نازکنان ساقی خونین جگران همه مستند ز جام می و من از نازت بر سرم تاجی و بر تاج گهر کی باشد که کنم جا به سر خویش به صد اعزازت چون زند دم ز سخن پیش تو جامی زینسان که دهد خامشیش لعل سخن پردازت جامی هروی