جامی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۶۴: بیا که دل ز غمت خون و دیده پر خون است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که دل ز غمت خون و دیده پر خون است ببین ز دیده پر خون که حال دل چون است نبود عاشق لیلی بغیر یک مجنون تو را به هر سر مویی هزار مجنون است مرا که حال دگرگون شد از کشاکش هجر عجب مدار اگر اشک من جگرگون است سخن ز حد مبر ای محتسب که مستی من نه از پیاله خورشید و خم گردون است بریخت شوق تو خون دلم ز دیده بلی رود شراب ز سر چون ز ساغر افزون است چه سان روم ره معنی که خون گرفته دلم خراب صورت مطبوع و شکل موزون است به عشق طعنه جامی مزن که عاشق را عنان دل ز کف اختیار بیرون است جامی هروی