جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۹۷۶: دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل برد ز من فتنه گری عشوه نمایی زرین کمری کج کلهی تنگ قبایی در حسن و ملاحت چه پریچهره نگاری در سرکشی و ناز چه شوخی چه بلایی من کی به وصالش رسم این بس که به راهش روزی که شوم خاک ببوسم کف پایی سوزی که مرا بر جگر از آتش عشق است جز شربت مرگش نبود هیچ دوایی روزی که شوم خاک و برد باد به هر سو یابند به هر ذره من بوی وفایی داری سر خونریز من اینک کفن و تیغ با حکم تو کس را نرسد چون و چرایی باشد غم هجر تو به خونابه بر آن نقش گر از سر خاکم بدمد برگ گیایی تو خنده زنان می گذری بی خبر از من من گریه کنان می کنم از دور دعایی یارب به چه خرسند شود جامی بیدل روزی که نیاید ز تو تشریف جفایی جامی هروی