جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۹۷۵: عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعنایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعنایی عجب شوخ دل آشوبی عجب ماه دل آرایی به غمزه آفت جانی به قامت سرو بستانی به رخ شمع شبستانی به لب لعل شکرخایی دلی دارم ز غم پر خون غمی دارم ز حد بیرون دریغا گر تو بر حال من بیدل نبخشایی اجل نزدیک شد دور از توام آخر چه کم گردد اگر روزی قدم در پرسش من رنجه فرمایی لبالب شد ز خون بی جام لعلت ساغر چشمم لب شیرین چه باشد گر به شکرخنده بگشایی قدت یا رب چه موزون است کز رفتار شیرینش قیامت خیزد اندر شهر اگر ناگه برون آیی اساس عشق محکم گشت و بنیاد خرد ویران اغیثونی اخلائی اعینونی احبائی دلم بس خلوتی تاریک و تنگ آمد بیا جانا درون منظر چشمم نشین یکدم چو بینایی رو ای همدم تو در بزم طرب با دوستان خوش زی رها کن تا بمیرد جامی اندر کنج تنهایی جامی هروی