جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۸۴۱: همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همچو شمعم به زبان شعله زند آتش آه گر نه بگشایدم از سینه بر او تیغ تو راه لب لعلت که زد از خط به دلم مهر وفا چون نگینی ست پی مهر زدن کرده سیاه بیدلان را به نگاهی چو نگه داری دل از دو چشم تو تمام است مرا نیم نگاه خال مشکین که بر آن چاه زنخدان بینی حبشی بچه ای افتاده ز شوخی ست به چاه شوق قد تو به طوبی ننشیند فردا نشکند آرزوی سرو روان شاخ گیاه دل دو نیمه شده از تیغ تو چون نام خودست هر دو را پشت ز بار غم عشق تو دو تاه عذرخواهی مکن از جامی اگر شد سگ تو این کرم کن که ازین خاک درش عذر مخواه جامی هروی