جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۸۲۴: می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو وه که جز محنت و اندوه نشد حاصل ازو دلخوشی چند که ما همسفر آن ماهیم چون شود دوری ما بیش به هر منزل ازو ساخت بی طلعت خود روز و شب ما ماهی آن که برج مه و خورشید بود محمل ازو قامتش طوبی و لب کوثر و رخ طلعت حور کی بود روضه فردوس شده محفل ازو خیز تا دامن آن تازه گل آریم به کف چند چون لاله نشینیم به داغ دل ازو شد برون سیل سرشک از حد و نزدیک رسید که پذیرد خلل این صورت آب و گل ازو جامی از زهد و ورع مشکل عشقش نگشود جام می گیر مگر حل شود این مشکل ازو جامی هروی