جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۷۶۴: مهی از راه برآمد نه که افزون ز مه است این
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مهی از راه برآمد نه که افزون ز مه است این سر من خاک ره او اگر آن کج کله است این همه حسن است و ملاحت همه لطف است و صباحت نه بت چارده ساله که مه چارده است این شده بر هر سر راهش سپهی جمع ز خوبان بشکن گو سپه شه که شه صد سپه است این نه مرا بستر لعل است شب اندر ته پهلو که ز خون مژه بسته جگر ته به ته است این چو شب از محنت فرقت اگرم روز سیه شد نکنم ناله ازان مه که ز بخت سیه است این من و ویرانه محنت که به شبهای جدایی دل خو کرده به غم را شده آرامگه است این به رهت پست فتاده ست سر جامی بیدل قدمی رنجه کن آخر نه کم از خاک ره است این جامی هروی