جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۶۵۳: خواهم که دمی در قدم آن پسر افتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواهم که دمی در قدم آن پسر افتم رخ بر کف پایش نهم و بی خبر افتم دیگر به نظاره نروم بر سر راهش ترسم که شوم بی خود و بر رهگذر افتم هر چند به صد خواریم افتاده به راهش آن روز مبادا که به جای دگر افتم روز اجل ای بخت مرا بر در او بر باشد که بر آن خاک در از پای درافتم زینگونه که از دیده رود اشک دمادم نبود عجب ار غرقه به خون جگر افتم شاید به ترحم کند آن شوخ نگاهی ای غم مددی کن که ازین زارتر افتم جامی گر ازینگونه دود سیل سرشکم چون خانه گل زود ز بنیاد برافتم جامی هروی