جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۶۳۵: در هر گذر که بی گه و گاهی نشسته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در هر گذر که بی گه و گاهی نشسته ام بهر رسیدن چو تو ماهی نشسته ام گویند یک نگاه ز دور از توام بس است من هم در آرزوی نگاهی نشسته ام هرگز چو پیش روی تو راهم نمی دهند بی راه و روی بر سر راهی نشسته ام پیش درت به خاک مذلت فتاده ام گویی به صدر مسند جامی نشسته ام دور از تو زیستن گنه آمد مرا مران کاین جا برای عذر گناهی نشسته ام چون نیست محرمی که زنم پیش او دمی دمساز اشک و همدم آهی نشسته ام جامی صفت گرفته به کف عرض حال خویش در شاهراه موکب شاهی نشسته ام جامی هروی