جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۶۰۵: بنمای ساعد ز آستین آن دم که خواهی بسملم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بنمای ساعد ز آستین آن دم که خواهی بسملم چون خواهیم خون ریختن باری به دست آور دلم فارغ دلان را ده فروغ ای شمع مجلس بعد ازین کین شعله های آه بس شبها چرا محفلم جان مرغ طرف بام تو من می طپم بر خاک ره عیسی دمی کو تا کند مرغی دگر ز آب و گلم تو بار ره بستی و دل خود را ز طرف محملت ناله کنان آویخته یعنی درای محملم عمریست بیمار توام در کشتنم تعجیل کن زیرا که غیر از تیغ تو نبود شفای عاجلم چشمت به انبازی لب نقد دل از من می برد آن در کمین بنشسته خوش وین کرده افسون غافلم گفتی که جامی بگسل از فتراک من دست هوس گر رشته جان بگسلد من دست از آنجا نگسلم جامی هروی