جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۵۶۲: آمدی سوی من و ز اشک خودم مانده خجل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمدی سوی من و ز اشک خودم مانده خجل که به ره پای تو چون سرو شد آلوده به گل خون شد از رشک گلم دل، بنشین پیش دو چشم که بشویم گلت از پای به خونابه دل میل سیل مژه ام می کنی آری باشد طبع ارباب کرم جانب سایل مایل جاه و تمکین تو را هیچ گزندی مرساد چون به سر وقت گدایان گذری مستعجل جان ازان پاکتر آمد که بگیرد گردی دامنش را چو کند در تن خاکی منزل اینقدر لطف بس از جانب لیلی که گهی به سر تربت مجنون گذراند محمل تا غلام تو شد ای خسرو خوبان جامی قاضی عشق به آزادی او بست سجل جامی هروی