جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۵۵۴: من که مهر عارضت می ورزم از صبح ازل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من که مهر عارضت می ورزم از صبح ازل نگسلم از زلف تو پیوند تا شام اجل گر به دست باد نبود حل و عقد زلف تو کی شود سوداییان عشق را یک عقده حل شد رقیب آواره و جایش سگ کویت گرفت بی دلان را خاست از جان نعره نعم البدل محتسب قول و عمل را ناروا گوید ولی نیست مطرب را روا قطعا به قول او عمل در دلم زینسان که محکم شد اساس عشق تو کی به طوفان غم و سیل بلا یابد خلل دل محل توست تا گم شد به جست و جوی او بر درت هر چند می جویم نمی یابم محل هست در وصف رخت از گفته جامی مدام گلرخان را غنچه سان رنگین ورقها در بغل جامی هروی