جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۵۳۳: هر خون که خورد بی تو دل از ساغر فراق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر خون که خورد بی تو دل از ساغر فراق بگشاد از رگ مژه ام نشتر فراق بر چون خوریم از تو که تخم امید وصل در کشتزار ما ندهد جز بر فراق در باغ عشق سروی اگر هست و سوسنی آن ناوک بلا بود این خنجر فراق لاغر تنم به مسند وصل تو چون رسد این رشته هست دوخته در بستر فراق برخاست ز آب دیده ما هر طرف حباب زد خیمه در نواحی ما لشکر فراق هر دم مده به وعده فریبم که فارغ است از نعمت وصال بلاپرور فراق جامی ز دوست نامه وصل آرزو مکن این بس که هست نام تو در دفتر فراق جامی هروی