جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۴۶۹: رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفت عقل و صبر و هوش ای دل مکن از ناله بس کاروان چون شد روان شرط است فریاد جرس تا بود جان در تن از وی عارض و خالت مپوش چون زید بی آب و دانه مرغ مسکین در قفس از دلم شوق تو خیزد وز دلت مهر رقیب آری از گل گل دمد وز سنگ خارا خار و خس یک نفس خواهم برآرم بی تو لیکن چون کنم تو مرا جانی و بی جان بر نمی آید نفس چون تنم گر بودی اندر ضعف تار عنکبوت از همش بگسیختی باد پر و بال مگس گر به تو فریاد من از ضعف نتواند رسید ای همه فریادم از تو تو به فریادم برس بر درش حرفی نوشتم بر کمال شوق دال گر بود در خانه کس جامی همین یک حرف بس جامی هروی