جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۴۴۸: ای ز مشکین طره ات بر هر دلی بند دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز مشکین طره ات بر هر دلی بند دگر رشته جان را به هر موی تو پیوند دگر زلف تو یارب چه زنجیر است کز سودای او هر زمان دیوانه می گردد خردمند دگر چون رهد مسکین دلم زان جعد خم در خم که هست هر خمی صد حلقه و هر حلقه ای بند دگر گر پدر خورشید و مادر ماه باشد فی المثل بر زمین ناید به خوبی چون تو فرزند دگر تا سماع قول مطرب داد پند من حکیم خوش نمی آید که دارم گوش بر پند دگر محتسب سوگندم از می داد و وقت گل رسید وه که می باید شکستن باز سوگند دگر دل گرفت از خانقه جامی ره میخانه پرس تا پی معشوق و می گیریم یک چند دگر جامی هروی