جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۴۴۷: عید است و دارد هر کسی عزم تماشای دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عید است و دارد هر کسی عزم تماشای دگر ما را نباشد غیر تو دل در تمنای دگر صد خوب پیش آید مرا خاطر نیاساید مرا زینها چه بگشاید مرا چون عاشقم جای دگر نی ره مرا در خانه ای نی جای در کاشانه ای هر لحظه چون دیوانه ای گردم به صحرای دگر بگداخت از غم جان و تن چندان نخواهم زیستن می بین به رحمت سوی من امروز و فردای دگر از من چه پرسی این و آن خواهی بخوان خواهی بران محکوم فرمانم به جان نبود مرا رای دگر ای فاخته دل می نهی بر قامت سرو سهی گویی نداری آگهی از قد و بالای دگر جامی نخواهد از تو دل زیرا که در چین و چگل همچون تو ای پیمان گسل نبود دلارای دگر جامی هروی