جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۴۱۶: به وقت گل چو بی تو آرزوی گلشنم گیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به وقت گل چو بی تو آرزوی گلشنم گیرد نرفته یک قدم خاری ز هر سو دامنم گیرد چنان پرشعله گردد ز آتش دل خانه ام شبها که همسایه اگر خواهد چراغ از روزنم گیرد به دل تیرم مزن من ناشده در اشک خود غرقه ز چاک دل مبادا شعله در پیراهنم گیرد به سوی من ره آمد شد یاران شود بسته ز بس کز گریه هر شب آب گرد مسکنم گیرد ز آب چشم و دود دل ز دیدار تو محرومم که گاه این گاه آن پیش دو چشم روشنم گیرد عنانم بستد از کف عشق توسن زورمندی کو که بیند ضعف و عجز من عنان توسنم گیرد نپنداری ز بیدردی ست کم نالیدنم جامی که اشک اندر گلو راه فغان و شیونم گیرد جامی هروی