جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۳۵۹: دردا که عشق یار به دیوانگی کشید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دردا که عشق یار به دیوانگی کشید خط جنون به دفتر فرزانگی کشید ایزد چو شمع حسن وی افروخت در ازل بر ما رقم به منصب پروانگی کشید ای من غلام همت آن رند پاکباز کو درد و داغ عشق به مردانگی کشید ننهند جز به خاطر ویرانه گنج عشق معمور خاطری که به ویرانگی کشید جا کن درون پاک ضمیری که عاقبت زین شیوه کار قطره به دردانگی کشید هر کس به کوی عاشقی از خان و مان گذشت با او حبیب رخت به هم خانگی کشید جامی در آشنایی و یاری نمود سعی چندان که طبع دوست به بیگانگی کشید جامی هروی