جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۳۲۸: دوش چشم من به خواب و بخت من بیدار بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش چشم من به خواب و بخت من بیدار بود شب همه شب مونس جانم خیال یار بود دیدمش در خواب چون بیدار شد بخت اندکی اینقدر زین بخت خواب آلود هم بسیار بود لعل او در خنده هر باری که شکربار گفت در برابر چشم من از گریه گوهربار بود لذت شیرینی گفتار او در جان بماند الله الله این چه لبهای شکرگفتار بود وه که رفت از خاطرم در خواب با من هر چه گفت گر چه کار من همه شب تا سحر تکرار بود روز در چشمم شب تیره ست بی رخسار او ای خوش آن روزی که چشم من بر آن رخسار بود خواب خوش بادت حلال ای دیده چون جامی به خواب دید امشب آنچه عمری بهر آن بیدار بود جامی هروی