جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۳۱۹: هر آه جگرسوز که از سینه برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر آه جگرسوز که از سینه برآید دودی ست کزو بوی کباب جگر آید نزدیک به مردن رسم از بس که طپد دل چون شکل تو از دور مرا در نظر آید من بنده روی تو که هر بار که بینم در چشم من از بار دگر خوب تر آید از خون جگر رهگذر دیده ببندم زان روزنه گر غیر خیال تو درآید بگذر به سرم عمر کسی تا فکنم سر در پای تو زان پیش که عمرم به سر آید پیوسته دعای تو کنم چون کنم این ست کاری که به دست من درویش برآید جز ناله مکن کار دگر جامی ازین پس باشد که ز صد ناله یکی کارگر آید جامی هروی