جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۲۴۰: یار نازک دل که بی موجب ز من آزار داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار نازک دل که بی موجب ز من آزار داشت عمری از تیغ تغافل خاطرم افگار داشت داشتم بسیار درد و حسرت از آزار او با من آزارش نمی دانم چرا بسیار داشت دیده بخت من از نادیدن او تیره بود روشن آن چشمی که بینایی ازان رخسار داشت کار او آن بود کآرد عاشقان را دل به دست چون مرا افتاد با او کار دست از کار داشت آگه از بیداری شبهای من دانی که کیست آن که بی روی چنان ماهی شبی بیدار داشت می گذشت آن سرو و می مردم ز غیرت کز چه رو با وجود چشم من بر خاک ره رفتار داشت بود جامی با سگانش یار لیک آن سنگدل گه گهی گر التفاتی داشت با اغیار داشت جامی هروی