جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۲۱۱: لب گشادی تا سخن گویی در سیراب ریخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب گشادی تا سخن گویی در سیراب ریخت طره افشاندی که ریزد گرد مشک ناب ریخت باد گلبو باده گلگون است یا از رشک تو بوی گل بر باد رفت و رنگش اندر آب ریخت گر مرا کشتی چه غم کی باشد امکان دیت گوسفندی را که خونش خنجر قصاب ریخت نیست جای سجده عابد را ز بس کز دیده خون با خیال طاق ابروی تو در محراب ریخت در تن پاکت دل سخت از سپهر بی وفاست سیم با پولاد در یک قالب آن قلاب ریخت وقت من از چاشنی شربت دردت خوش است وقت آن کس خوش که در کام من این جلاب ریخت کلک جامی نخل مریم شد که چون جنبش نمود تازه و تر میوه ها پیراهن احباب ریخت جامی هروی