جامی هروی
غزلیات جامی
شمارهٔ ۱۷۲: باز این خمار در سرم از چشم مست کیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز این خمار در سرم از چشم مست کیست وین ناوکی که خست دلم را ز شست کیست دل شد ز دست و باز نمی آید این صبا آن مرغ آشیان وفا پای بست کیست راحت شمر ز دوست دلا زخم تیغ را تو تیغ را مبین بنگر کان ز دست کیست عمری سرم فتاد در آن کوی و کس نگفت کین سر چو خاک گشته درین راه پست کیست در دل خیال دوست وطن ساخت بنگرید کین خانه خراب مقام نشست کیست آتشکده است سینه چو گویم که دل در او از بخت تیره هندوی آتش پرست کیست مست است جامی از غم عشق بتان ولی کس پی نمی برد ز حریفان که مست کیست جامی هروی