جامی هروی
روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران)
بخش ۳۱ - آذری اسفراینی، کاتبی نیشابوری و امیرشاهی سبزواری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
و از شعرای خراسان آذری اسفراینی است و در اشعار وی طامات بسیار است و از مطلعهای پسندیده وی است: باز شب شد چشم من میدان گریه آب زد سیل خون آمد شبیخون بر سپاه خواب زد و دیگری کاتبی نیشاپوری است و وی را معانی خاص بسیار است و در ادای آن معانی نیز اسلوبی خاص دارد و اما شعر وی یکدست و هموار نیست، شتر گربه افتاده است. و دیگر شاهی سبزواری است و وی را اشعار لطیف است، یکدست و هموار با عباراتی پاکیزه و معانی پر چاشنی و دیگری عارفی هروی است صاحب کتاب مقاوله گوی و چوگان و آن از نظمهای سرآمد اوست و این چند بیت از آن کتاب است در صفت اسب چوگانی: چون گوی سپهر گرد بستی میدان میدان چو گوی جستی هربار که در عرق شدی غرق باران بودی و در میان برق بگریخته آذر از سم او آویخته صرصر از دم او هرپی که دویده در بر گوی گردیده ز سرعتش سر کوی آن لحظه که در نبرد رفته صد باد صبا به گرد رفته از کوه چو سیل در گذشته وز بحر چو باد بر گذشته جامی هروی